انزوای یک برند جهانی؛ ۶ عامل اصلی سقوط فرش دستباف
به گزارش خبرنگار مهر، فرش دستباف ایرانی، میراثی چند هزار ساله و یکی از درخشانترین نمادهای هنر، فرهنگ و هویت ملی ایران، امروز بهطور کمسابقهای در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. صادرات این هنر-صنعت اصیل که زمانی میلیارد دلاری بود و بازارهای جهانی را تسخیر کرده بود، حالا به حدود ۴۰ میلیون دلار در سال سقوط کرده است؛ عددی که نهتنها زنگ خطر را برای این صنعت به صدا درآورده بلکه نشانهای از بیتوجهی مفرط به یکی از مهمترین ظرفیتهای اشتغالزا و ارزآور کشور است.
افول صادرات؛ از ۲ میلیارد دلار تا ۴۰ میلیون
در دهه ۱۳۷۰ و اوایل دهه ۱۳۸۰، صادرات فرش دستباف ایرانی سالانه به ۲ میلیارد دلار میرسید. آمریکا، آلمان، ایتالیا، ژاپن و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مهمترین مشتریان فرش ایرانی بودند. اما اکنون طبق آمار رسمی، صادرات فرش دستباف در سال ۱۴۰۳ به زحمت به ۴۱ میلیون دلار رسید. رقمی تأسفبار که حتی با تورم و کاهش ارزش پول ملی نیز قابل توجیه نیست.
بررسیهای دقیقتر نشان میدهد که در سال ۱۳۷۳ مجموع صادرات غیرنفتی کشور به ۴ میلیارد و ۸۲۴ میلیون دلار میرسید که ۴۴ درصد از این رقم، یعنی حدود ۲ میلیارد و ۱۱۲ میلیون دلار، تنها به فرش دستباف اختصاص داشت. این آمار بهروشنی جایگاه استراتژیک و بیبدیل فرش ایرانی در اقتصاد غیرنفتی کشور را نشان میدهد؛ جایگاهی که بهتدریج رنگ باخت و امروز اثری از آن عظمت باقی نمانده است.
اگرچه از سال ۱۳۷۴ به بعد، صادرات فرش نسبت به دوران طلایی خود افت نسبی پیدا کرد، اما هیچگاه به زیر ۵۰۰ میلیون دلار نرسید از سال ۱۳۷۴ به بعد، صادرات فرش نسبت به دوران طلایی خود افت نسبی پیدا کرد، اما هیچگاه به زیر ۵۰۰ میلیون دلار نرسید. در همان سالها که صادرات غیرنفتی ایران بین ۵ تا ۷ میلیارد دلار نوسان داشت، فرش همچنان یکی از اقلام اصلی و راهبردی صادراتی محسوب میشد و ایران، با تکیه بر کیفیت و اصالت فرشهای خود، همواره صدرنشین بازار جهانی این کالا بود.
اما با آغاز دهه ۱۳۹۰ و در پی اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران، روند افول فرش ایرانی شتاب بیشتری گرفت. در سال ۱۳۹۱، ارزش صادرات فرش دستباف به ۴۲۷ میلیون دلار رسید. این رقم تنها سه سال بعد، در سال ۱۳۹۴ به ۲۹۰ میلیون دلار کاهش یافت. با این حال، این تازه آغاز یک سقوط آزاد بود.
با خروج ایالات متحده از برجام در سال ۱۳۹۷ و قرار رفتن فرش ایرانی در نخستین فهرست تحریمی دونالد ترامپ، بازارهای کلیدی فرش ایران -بهویژه آمریکا- بهطور کامل مسدود شد. در نتیجه، صادرات این هنر-صنعت دیرینه به زیر ۱۰۰ میلیون دلار سقوط کرد. در سال ۱۳۹۸ تنها ۷۳ میلیون دلار فرش از ایران صادر شد؛ رقمی که برای صنعتی با چنین پیشینه و پتانسیلی، فاجعهآمیز بهحساب میآید.
در ادامه، ترکیب تحریمهای خارجی با ناکارآمدیها و موانع داخلی، وضعیت را وخیمتر کرد. در سال ۱۴۰۱ صادرات فرش دستباف به ۵۰.۷ میلیون دلار محدود شد؛ یعنی کاهشی ۷۸ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۷ و نزدیک به ۹۸ درصد نسبت به سال ۱۳۷۳ (به قیمتهای جاری).
۶ عامل اصلی افول یک برند جهانی
بر این اساس تحلیل وضعیت فعلی فرش دستباف، بدون بررسی علل آن ممکن نیست. کارشناسان صنعت فرش معتقدند که ۶ عامل اصلی موجب سقوط جایگاه فرش دستباف ایرانی در بازارهای جهانی شده است.
به اعتقاد کارشناسان، تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای بانکی عامل نخست تضعیف جایگاه فرش است زیرا فرش ایرانی از نخستین کالاهایی بود که پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ تحت تحریم مستقیم قرار گرفت. ممنوعیت ورود فرش ایرانی به بازار آمریکا -که بزرگترین واردکننده این محصول بود- سهم بزرگی از بازار جهانی را از بین برد. در کنار آن، مشکلات تبادلات مالی و بانکی با کشورهای اروپایی و آسیایی نیز به کاهش شدید صادرات انجامید.
افزایش هزینههای تولید و کاهش صرفه اقتصادی بافندگی از دیگر عوامل تنزل صنعت فرش دستباف ایرانی است چراکه بررسیها نشان میدهد مواد اولیه (مانند پشم و ابریشم) گران شدهاند، دستمزدها افزایش یافته و حمایتهای دولتی نیز تقریباً به صفر رسیده است. در چنین شرایطی، بسیاری از بافندگان سنتی دیگر توانی برای ادامه فعالیت ندارند. هزینه تولید یک تخته فرش به حدی افزایش یافته که دیگر فروش آن، بهویژه در داخل، توجیه اقتصادی ندارد.
عامل بعدی را باید بیتوجهی ساختاری و ضعف سیاستگذاری عنوان کرد؛ متأسفانه در سالهای گذشته، برنامه جامع و مؤثری برای حمایت از فرش دستباف در سطح ملی وجود نداشته است. سازمان توسعه تجارت، مرکز ملی فرش ایران و حتی وزارت صمت نتوانستهاند اقداماتی منسجم و ماندگار برای احیای جایگاه فرش ایرانی انجام دهند. صادرات بیبرنامه، فقدان برندینگ جهانی، حضور کمرنگ در نمایشگاههای بینالمللی و نبود بستههای حمایتی برای صادرات از مصادیق این ضعف مدیریتی هستند.
مشکلات مربوط به رفع تعهد ارزی نیز از دیگر عوامل تضعیف فرش دستباف بود زیرا ماهیت صادرات فرش با دیگر کالاهای صنعتی و تجاری متفاوت است. فرش دستباف اغلب بهصورت خردهفروشی و با حجم کم صادر میشود، و بازگشت ارز آن در قالب نقلوانتقالهای رسمی بسیار دشوار است. این موضوع باعث شده بسیاری از صادرکنندگان خرد، که ستون فقرات صادرات فرش ایران بودند، از بازار کنار بروند و میدان برای رقبا از کشورهای رقیب مانند هند، پاکستان و افغانستان باز شود. البته در حال حاضر در این موضوع تسهیلاتی ایجاد شده و بر اساس میزان ارزش مواد اولیه است.
فقدان نسل جدید بافندگان و مهاجرت نیروی ماهر نیز از دیگر عوامل افول صنعت فرش دستباف ایرانی است زیرا باید توجه داشت که فرشبافی یک هنر زمانبر، سخت و نیازمند مهارت بالاست. نسل جوان کمتر به این حرفه علاقهمند است و بسیاری از استادکاران قدیمی، یا مهاجرت کردهاند یا خانهنشین شدهاند. در برخی مناطق سنتی مانند کردستان، خراسان، فارس و آذربایجان، تعداد کارگاههای فعال به کمتر از نصف دهه قبل رسیده است.
عامل بعدی نیز مربوط به ورود رقبای آسیایی با کپی از طرحهای ایرانی میشود؛ در حال حاضر کشورهایی مانند هند، پاکستان، افغانستان و حتی نپال، با استفاده از نیروی کار ارزان و کپیبرداری از طرحها و نقشههای ایرانی، فرشهایی با ظاهر مشابه و قیمت پایینتر تولید کردهاند که بخشی از بازار سنتی فرش ایرانی را تصاحب کردهاند. نبود نظام مالکیت فکری و پیگیری حقوقی نیز باعث شده هیچ مانعی برای این تخلفات نباشد.
افول فرش ایرانی یک بحران فرهنگی و اجتماعی است
نکته قابل توجه آنکه افول فرش ایرانی تنها یک بحران اقتصادی نیست؛ بلکه یک بحران فرهنگی و اجتماعی هم محسوب میشود زیرا کاهش اشتغالزایی را به دنبال دارد؛ این صنعت پیشتر بیش از یک میلیون نفر را بهطور مستقیم و غیرمستقیم مشغول کرده بود. اکنون این عدد به کمتر از ۲۵۰ هزار نفر رسیده و آن هم با درآمد پایین و ناامنی شغلی.
همچنین در پی این افول، مهاجرت روستاییان تشدید شده است؛ در بسیاری از مناطق روستایی، فرش تنها منبع درآمد خانوار بود. اکنون با توقف این منبع، موج جدیدی از مهاجرت به شهرها و حاشیهنشینی شکل گرفته است.
نکته قابل توجه آنکه با تضعیف جایگاه فرش دستباف ایرانی، هویت فرهنگی نیز در معرض خطر قرار دارد زیرا فرش ایرانی نهتنها یک کالا بلکه زبان گویای فرهنگ، هنر و تاریخ این سرزمین است. با خاموش شدن دارهای قالی، بخشی از این هویت نیز به فراموشی سپرده میشود.
به گزارش مهر، اگرچه وضعیت کنونی ناامیدکننده است، اما این صنعت هنوز قابلیت احیا دارد؛ بهویژه اگر اراده سیاسی و اقتصادی لازم وجود داشته باشد.
چه باید کرد؟
رفع موانع صادراتی از طریق دیپلماسی فعال تجاری، اختصاص تسهیلات کمبهره و یارانه برای کارگاههای کوچک، برندسازی جهانی فرش ایرانی با استفاده از ابزارهای دیجیتال، حل مشکلات مربوط به تعهدات صادراتی و حضور جدی در نمایشگاههای بینالمللی و بازارهای هدف از جمله راهکارهای بهبود شرایط فعلی فرش دستباف است.
همچنین ایجاد نظام آموزش حرفهای و جذب نسل جدید بافندگان و مبارزه با قاچاق و تقلب با نظارت دقیق بر نشانهای اصالت از دیگر راهکارهایی است که مورد تاکید کارشناسان قرار گرفته است.